فهرست عناوین
- تحلیل راهبردهای رسمی دولت در تقویت تابآوری اجتماعی و توانمندسازی محلات
- بخش اول: مبانی مفهومی و چارچوب سیاستگذاری دولت در حوزه رفاه اجتماعی
- بخش دوم: استراتژیهای اجرایی دولت برای توانمندسازی اجتماعمحور (Community-Based Empowerment)
- بخش سوم: نقش تحولآفرین کتابخانههای عمومی در ساختار اجتماعی دولت
- بخش چهارم: همافزایی سازمان بهزیستی و نهاد کتابخانههای عمومی: تحلیل تفاهمنامهها و مدل اجرایی
- بخش پنجم: توسعه سوادهای نوین: تقویت تابآوری شناختی و رسانهای
- بخش ششم: جمعبندی، چالشها و پیشنهادات راهبردی
تحلیل راهبردهای رسمی دولت در تقویت تابآوری اجتماعی و توانمندسازی محلات
مطالعه موردی همافزایی سازمانی (سازمان بهزیستی و نهاد کتابخانههای عمومی کشور)
بخش اول: مبانی مفهومی و چارچوب سیاستگذاری دولت در حوزه رفاه اجتماعی
سیاستگذاریهای اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران بهطور فزایندهای بر مفاهیم تابآوری و سلامت اجتماعی متمرکز شدهاند.
در این چارچوب، سازمان بهزیستی کشور به عنوان متولی اصلی سیاستهای حمایتی و اجتماعی، تعاریف رسمی و مدلهای عملیاتی خاصی را برای این مفاهیم تدوین کرده که مبنای همکاریهای بیننهادی در سطح ملی قرار میگیرد.
تحلیل اسناد این سازمان نشاندهنده یک رویکرد پویا و تحولگرا در قبال تابآوری است که فراتر از صرفاً «بازگشتپذیری» عمل میکند.
تعریف و تبیین تابآوری اجتماعی از منظر سازمان بهزیستی
تابآوری اجتماعی در اسناد رسمی بهزیستی به عنوان «توانایی افراد و جوامع برای مقاومت و بازیابی از شوکها و استرسهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی» تعریف شده است.
این مفهوم ظرفیت «پیشبینی، آمادهسازی، پاسخ به این چالشها و انطباق با آنها» را در بر میگیرد، در حالی که عملکرد اجتماعی و نظامهای اقتصادی حفظ شوند.
از زاویهای دیگر، تابآوری اجتماعی ظرفیتی برای «تبدیل و تحول، تطبیق و سازگاری و توان مقابله با تنش و بحرانهای اجتماعی» نامیده میشود. این تأکید بر تطبیق و سازگاری، یک مفهوم فعال و یادگیرنده را از تابآوری اجتماعی در سطح سیاستگذاری نشان میدهد.
در متون منتشر شده توسط سازمان بهزیستی، تابآوری در مواجهه با بحران دارای مؤلفههای کلیدی مشخصی است که در سه سطح فردی، اجتماعی و سازمانی قابل بررسی هستند.
این مؤلفهها شامل مقاومت، جذب، تعدیل و بازیابی هستند. این تقسیمبندی نشان میدهد که تابآوری یک پدیده صرفاً فردی نیست، بلکه مستلزم وجود و تقویت «سازوکارهای سازمانی و اجتماعیِ کارآمد و منعطف» است.
به عبارتی، تابآوری پایدار زمانی محقق میشود که سازوکارهای سازمانی (مانند چابکی در توزیع منابع) و سازوکارهای اجتماعی (مانند سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی) بهطور هماهنگ و تقویتکننده یکدیگر عمل کنند.
سازمان بهزیستی با تشریح آنچه تابآوری نیست، سعی در ابهامزدایی از این مفهوم دارد. بر اساس این تصریحات، تابآوری «برگشتپذیری صرف» نیست،
«ویژگی افراد» نیست (عبارت انسان تابآور ناصواب است)، و همچنین به معنای «خوگیری با عامل مزاحم یا تن دادن به ذلت و تسلیم شدن» قلمداد نمیشود. در عوض، تابآوری مقابله موفق با انواع شوک یا تهدید است و میتواند به معنای «حداقل آشفتگی در رویارویی با مقدار معینی از تنش» باشد.
این رویکرد سلبی، سیاستگذاران را به سمت تعریف یک ساختار عملگرایانه و مدیریتی سوق میدهد که خط تولید آن مدیریت و ابزار گسترش آن آموزش است.
مأموریت اصلی سازمان بهزیستی و چارچوب سلامت اجتماعی
تأمین سلامت اجتماعی به عنوان مأموریت اصلی سازمان بهزیستی و مطابق با احکام برنامههای توسعه تعیین شده است.
سلامت اجتماعی وضعیتی است که جامعه بتواند شرایط لازم را برای سعادت و رفاه فردی و اجتماعی اعضای خود با اتکا به مشارکت و برنامهریزی برای نقشآفرینی مردم فراهم کند.
این سازمان بر اساس مطالعات بینالمللی و داخلی، سلامت اجتماعی را به عنوان یک سازه پیچیده در سه بُعد اصلی تعریف میکند:
-
رفاه اجتماعی: شامل قوانین، سیاستها و برنامههایی که توسط نهادها برای رفاه افراد جامعه شکل میگیرد.
-
بهزیستی اجتماعی: شامل ارزیابی معنای زندگی و ارتباط فرد با دیگران که منجر به آرامش و آسایش میشود.
-
فضائل اجتماعی: شامل سیاستها، رویکردها، آداب، رسوم و الگوهایی که رفتار اجتماعی افراد جامعه را شکل میدهد.
این چارچوببندی، اهمیت «فضائل اجتماعی» را به عنوان یک بعد محوری در سلامت اجتماعی برجسته میسازد. این بُعد مستقیماً به ضرورت تقویت سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی و الگوهای تعامل سازنده در جامعه اشاره دارد.
زمانی که تعریف تابآوری به سوی انطباق و تحول هدایت میشود ، این تحول و سازگاری نیازمند ظرفیت یادگیری مستمر است که نمیتواند صرفاً در نهادهای خدماتی-امدادی محقق شود.
در نتیجه، این چارچوب سیاستگذاری، نقش نهادهای تسهیلگر فرهنگی و آموزشی محلی مانند کتابخانههای عمومی و مراکز فرهنگی را برای ایجاد فضاهای گفتوگو و انتقال دانش جدید توجیه و مشروعیت میبخشد.
| مفهوم | تعریف از منظر سازمان بهزیستی (مبتنی بر اسناد رسمی) | سطح تحلیل |
| تابآوری اجتماعی | ظرفیت تبدیل و تحول، تطبیق و سازگاری و توان مقابله با تنش و بحرانهای اجتماعی در افراد، گروهها و جوامع. |
اجتماعی/سیستمی |
| سلامت اجتماعی (فضائل اجتماعی) | سیاستها، رویکردها، آداب، رسوم و الگوهایی که رفتار اجتماعی افراد جامعه را شکل میدهد. |
اجتماعی/فرهنگی |
| تابآوری در بحران | مفهومی چندوجهی شامل مؤلفههای کلیدی مقاومت، جذب، تعدیل و بازیابی در سطوح فردی، اجتماعی و سازمانی. |
مدیریت بحران |
بخش دوم: استراتژیهای اجرایی دولت برای توانمندسازی اجتماعمحور (Community-Based Empowerment)
راهبردهای دولت در حوزه اجتماعی عمدتاً بر مداخلات اجتماعمحور متمرکز شدهاند که هدف نهایی آنها نه صرفاً ارائه خدمات حمایتی، بلکه دستیابی به توسعه پایدار از طریق خودباوری مردم محلی است.
طرح ملی «توانمندسازی و تحول اجتماعمحور» نمونه بارز این رویکرد است.
طرح «توانمندسازی و تحول اجتماعمحور ۲۰۲۰ محلات»
طرح توانمندسازی و تحول اجتماعمحور ۲۰۲۰ محلات کشور با هدف محرومیتزدایی و اجرای توسعه پایدار در ۲۰۲۰ محله کمبرخوردار در سراسر کشور تعریف شده است.
اجرای این طرح بر اساس یک مدل چندنهادی (Multi-Agency Approach) با تقسیم کار میان چهار نهاد اصلی برنامهریز و اجرایی صورت میگیرد: سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی (ره)، بنیاد برکت و هلال احمر.
هدف غایی این طرح، رساندن ساکنین محله به مرحله «خودباوری و توانمندسازی» از طریق ارائه کلیه خدمات حمایتی و مددکاری است.
اجرای توسعه پایدار در این محلات، همکاری و همدلی نهادها، دستگاهها و معتمدین محلی را میطلبد تا از ظرفیتهای گسترده ساکنین محلات بهرهگیری شود.
سازمان بهزیستی در این طرح، تجربه سالها فعالیت اورژانس اجتماعی و پایگاههای خدمات اجتماعی در محلات کمبرخوردار را به عنوان یک سرمایه تخصصی برای اشتراکگذاری با سایر دستگاهها معرفی میکند.
پذیرش این واقعیت که تابآوری جمعی صرفاً متکی بر تواناییهای فردی نیست و مستلزم تقویت سازوکارهای سازمانی و اجتماعی است ، اجرای طرح ۲۰۲۰ را با چالشهای هماهنگی مواجه میسازد.
از آنجایی که طرح ۲۰۲۰ شامل نهادهای بزرگ حمایتی-مالی (مانند کمیته امداد و بنیاد برکت) نیز میشود که تمرکز تخصصی آنها لزوماً بر مداخلات مددکاری عمیق نیست، نیاز به یک راهنمای جامع و تخصصی برای تسهیلگران محلی احساس میشود.
این امر، ضرورت نگارش و توزیع محتوای آموزشی مدون (همانند کتابهای تسهیلگران محلی) برای اطمینان از آموزش یکپارچه و تخصصی مددکاران را برجسته میسازد.
اهمیت نهادهای مردمی (سمنها) و مشارکتهای اجتماعی
نقش سازمانهای مردمنهاد (سمنها) در پیشگیری و حل آسیبهای اجتماعی در کشور بسیار مهم است.
به عنوان مثال، در حوزه اعتیاد، بیش از ۸۰ درصد برنامههای کاهش آسیب و درمان توسط ۲۲۷۱ سازمان غیردولتی فعال انجام میشود. این آمار نشاندهنده اتکای نظام اجتماعی بهداشتی کشور به بخش غیردولتی برای اجرای عملیاتی برنامهها است.
برای ارتقاء سلامت جامعه، نهادهای مردمنهاد باید حضور فعالی داشته باشند و در تعامل مداوم با دولت قرار گیرند.
در این تعامل، سازمانهای مردمنهاد نباید «دولتستیز» باشند، بلکه باید «دولتیار» و حتی در شرایطی «دولتساز» عمل کنند تا بتوانند ضمن حفظ استقلال، در زمینههای مختلف موفق باشند. تقویت عملی سازمانهای مردمنهاد بومی، ضمن ارزیابی محیطی و نیازسنجی مشکلات، به منظور تبیین افقهای آرمانی و ارتقای سلامت ضروری است.
این تأکید بر مشارکت مدنی با مفهوم تابآوری سیستمی همخوانی دارد. سازوکارهای مشارکتی که مردم را در برنامهریزی، تصمیمگیری و اجرای راهبردهای مقابله با بحران دخیل میسازد، نه تنها اثربخشی پاسخ را افزایش میدهد، بلکه حس تعلق و مسئولیتپذیری جمعی را که پیشنیاز تحقق فضائل اجتماعی است، تقویت میکند.
بنابراین، اجرای طرحهای بزرگی مانند طرح ۲۰۲۰ که هدف آن «خودباوری» است ، در صورت عدم فعالسازی زیرساختهای فرهنگی محلی که بتوانند این مشارکت را تسهیل کنند، با خطر شکست مواجه خواهد شد.
بخش سوم: نقش تحولآفرین کتابخانههای عمومی در ساختار اجتماعی دولت
نهاد کتابخانههای عمومی کشور، به عنوان زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تحول چشمگیری در کارکرد خود تجربه کرده است.
این تحول از تمرکز صرف بر خدمات امانت و قرائتخانه، به سوی ایفای نقش به عنوان یک کانون فعال فرهنگی-اجتماعی در محلات، نشاندهنده همگرایی سیاستهای فرهنگی و اجتماعی دولت است.
رسالت قانونی و کارکردهای نوین کتابخانهها
نهاد کتابخانههای عمومی کشور متولی قانونی اداره کتابخانههای عمومی در ایران است که بر اساس قانون تأسیس و نحوه اداره کتابخانههای عمومی مصوب ۱۳۸۲ ایجاد شده است.
هدف اصلی این نهاد، ارائه منابع و خدمات در قالب طیف وسیعی از انواع رسانه و تأمین نیازهای افراد برای تحصیلات، اطلاعات و رشد فردی است.
اما در سالهای اخیر، رویکرد سیاستگذاران ارشد دولتی در قبال کتابخانهها دچار دگرگونی شده است.
در حال حاضر، تأکید بر این است که کتابخانههای عمومی فراتر از یک نهاد خدماتی، باید به «کانون گفتگو، تبادل اندیشه و تقویت سرمایه فرهنگی و اجتماعی» تبدیل شوند.
معاون فرهنگی ریاست جمهوری این مراکز را محلی برای «تضارب آراء» و نهادینهسازی مفهوم «گفتوگو» میداند که برای فهم متقابل و نقد سازنده در جامعه ضروری است.
این نگاه تحولیافته، کتابخانه عمومی را به عنوان «دستیار جامعه ایرانی» در گرهگشایی از مسائل گوناگون معرفی میکند و هدف راهبردی «تغییر نگاه و رویکرد به کتابخانههای عمومی» را دنبال میکند تا منزلت و نقش آنها به عنوان مرکز فرهنگی-اجتماعی محلی درک شود.
نقش کتابخانهها در توسعه مشارکت مدنی و سرمایه اجتماعی
نقش نوین کتابخانهها در توسعه مشارکت مدنی از طریق توانمندسازی شناختی و آموزش مهارتهای نوین تحقق مییابد. کتابخانههای عمومی آینده تنها مکانی دارای یک مخزن کتاب برای امانت نیستند، بلکه نیازمند پژوهشمحوری و آشنایی با شیوههای پژوهشاند.
پژوهش نشان میدهد که آموزش سواد اطلاعاتی (شامل شاخصهایی مانند تشخیص نیاز اطلاعاتی، ارزیابی کیفیت و استفاده مؤثر و اخلاقی) بر تسهیم دانش در میان کارکنان کتابخانهها تأثیر مثبت و معناداری دارد.
کارکرد اجتماعی و فرهنگی در کتابخانه زمانی اتفاق میافتد که کتابداران بتوانند نیاز کاربران را به درستی درک کنند.
این امر مستلزم آن است که کتابداران از حالت سنتی خود خارج شده و با کسب اعتماد به نفس و آگاهی لازم، قابلیتهای جدیدی کسب کنند و به «تسهیلگران یادگیری» تبدیل شوند.
این گذار از تمرکز بر فضا (قفسه کتاب) به تمرکز بر تسهیلگری (مدیریت دانش)، برای تحقق نقش اجتماعی کتابخانه ضروری است.
نقش کانونهای فرهنگی و سایر نهادهای محلی
علاوه بر کتابخانههای عمومی، سایر نهادهای فرهنگی محلی نیز در راستای اهداف اجتماعی دولت نقشآفرینی میکنند.
کانونهای فرهنگی هنری مساجد، که تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارند، از مدلهای موفق فرهنگی هستند که با رویکرد «مسئولیت فرهنگی اجتماعی» نقشی بسیار مهم در ارتقای سطح فرهنگ و کاهش آسیبهای اجتماعی (مانند چالشهای مجتمعنشینی) ایفا میکنند.
این کانونها به عنوان نهادهای مردمی، در حرکات خودجوش و خلاقانه نقش مهمی دارند و تأثیرگذاری آنها به مراتب بیشتر از نهادهای دولتی و اجرایی ارزیابی میشود.
همافزایی هدفمند میان این دو زیرساخت فرهنگی-اجتماعی کلیدی دولت در محلات (کتابخانهها و کانونهای مساجد) میتواند سرعت و عمق اجرای سیاستهای اجتماعی (مانند کاهش آسیبها و توانمندسازی) را به شدت افزایش دهد.
به عنوان مثال، در طرحهای توانمندسازی محلات ۲۰۲۰، این زیرساختها میتوانند بستری مناسب برای ارائه آموزشهای تخصصی و برگزاری کارگاههای مهارتافزایی مورد نیاز سازمان بهزیستی باشند.
بخش چهارم: همافزایی سازمان بهزیستی و نهاد کتابخانههای عمومی: تحلیل تفاهمنامهها و مدل اجرایی
به منظور ایجاد یک همکاری ساختارمند بینبخشی، سازمان بهزیستی کشور و نهاد کتابخانههای عمومی کشور، تفاهمنامه همکاری استراتژیکی منعقد کردهاند که یک مدل عملیاتی برای همراستایی اهداف فرهنگی و اجتماعی دولت ارائه میدهد.
چارچوب رسمی تفاهمنامه همکاری
تفاهمنامه همکاری میان سازمان بهزیستی کشور و نهاد کتابخانههای عمومی کشور با هدف «همافزایی و همسویی استراتژیک» به نفع جامعه هدف سازمان بهزیستی منعقد شده است. این همکاری بر سه محور اصلی استوار است :
-
ترویج فرهنگ کتابخوانی: ارتقاء سطح فرهنگی افراد و خانوادههای تحت پوشش سازمان.
-
کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی: اجرای برنامههای فرهنگی آموزشی در جهت کاهش و کنترل آسیبها.
-
توانمندسازی گروههای خاص: ارتقاء سطح تواناییهای افراد دارای معلولیت، بانوان سرپرست خانوار و افراد در معرض آسیب و آسیبدیده اجتماعی.
این تفاهمنامه به عنوان یک اقدام عملیاتی، با پیگیری و برگزاری جلسات در ۲۲ استان کشور میان بهزیستی استانها و نهاد کتابخانههای عمومی کشور به مرحله اجرا درآمده است.
این امر نشاندهنده تبدیل چارچوب نظری سلامت اجتماعی (که بر بهزیستی اجتماعی و ارتباطات فرد با دیگران تأکید دارد) به اقدامات عملی در سطح استانی است.
مصادیق عملی و اجرایی همکاری
همکاریهای مشترک میان این دو نهاد، مصادیق عملی مشخصی در ارائه خدمات تخصصی به جامعه هدف بهزیستی را شامل میشود.
کتابخانههای عمومی میتوانند با برگزاری نشستهای فرهنگی، مسابقات کتابخوانی و برنامههای آموزشی ویژه، در تقویت نشاط اجتماعی و ارتقای سطح دانایی مددجویان و مقیمان مراکز نگهداری (مانند سالمندان) نقش مؤثری ایفا کنند. مطالعه و کتابخوانی به عنوان مؤثرترین راه توانمندسازی فکری و روحی افراد در این مراکز شناخته میشود.
در راستای تخصصیسازی خدمات، سازمان بهزیستی در حوزه تجهیز کتابخانهها، تخصیص بیش از ۶۰ باب کتابخانه ویژه افراد نابینا و کمبینا را در دستور کار قرار داده است.
این اقدام نشاندهنده ورود تخصصی حوزه توانبخشی بهزیستی به این تفاهمنامه و استفاده از زیرساختهای فرهنگی نهاد کتابخانهها برای تحقق اهداف توانبخشی است.
نقش کتاب و محتوای آموزشی در طرح اجتماعمحور
یکی از مهمترین ابعاد این همافزایی، نقش کتابخانهها در تولید و توزیع محتوای آموزشی تخصصی برای طرحهای اجتماعمحور است.
ضرورت تدوین «راهنمای جامع برای تسهیلگران محلی و فعالان اجتماعمحور در محلات شهری و روستایی»، منجر به نگارش آثاری شده که در آن اهداف و رویکردهای مبتنی بر توانایی مردم برای تصمیمگیری و انتخاب تشریح میشود.
این کتابهای اجتماعمحور، نقش و جایگاه توسعه سرمایه اجتماعی را تشریح کرده و به پایش و ارزیابی فرایندهای مداخله اجتماعمحور میپردازند.
این نشان میدهد که کتابخانهها صرفاً فضاهای خدماتی نیستند، بلکه به مراکز تولید و انتقال دانش تخصصی سیاست اجتماعی تبدیل شدهاند و در قلب فرآیند آموزش تسهیلگران طرح ۲۰۲۰ حضور دارند.
این همکاریهای مشترک، راهکار عملی برای تقویت شبکههای همبستگی اجتماعی محلی است که سازمان بهزیستی آن را جزء اساسی تابآوری در سطح اجتماعی میداند.
زیرا انجمنهای محلی، گروههای داوطلب، و ارتباطات مستحکم همسایگی میتوانند در اولین ساعات بحران، کمکرسانی فوری و پشتیبانی عاطفی و عملیاتی حیاتی را فراهم کنند.
| هدف کلان سیاست اجتماعی |
ماموریت اصلی بهزیستی |
مداخله نهاد کتابخانهها |
| تقویت تابآوری و سازگاری اجتماعی | تأمین سلامت اجتماعی، بهویژه در بُعد بهزیستی اجتماعی (ارتباط فرد با دیگران) |
ایجاد کانون گفتگو و تبادل اندیشه، آموزش مهارتهای فکری و اجتماعی |
| کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی | پیشگیری و توانمندسازی افراد در معرض آسیب و آسیبدیده اجتماعی |
اجرای برنامههای فرهنگی آموزشی با محوریت کتابخوانی و سوادهای نوین |
| توانمندسازی گروههای خاص (Inclusion) | ارتقاء سطح تواناییهای افراد دارای معلولیت و بانوان سرپرست خانوار |
تخصیص کتابخانه ویژه، ارائه خدمات فرهنگی مناسبسازیشده (مانند خدمات ویژه نابینایان) |
بخش پنجم: توسعه سوادهای نوین: تقویت تابآوری شناختی و رسانهای
در عصر اطلاعات، تهدیدات غیرمادی (مانند شایعات و اخبار جعلی) به طور مستقیم بر ثبات و فضائل اجتماعی تأثیر میگذارند.
در نتیجه، توسعه سوادهای نوین به یک مسئولیت کلیدی برای نهادهای فرهنگی دولت تبدیل شده که هدف آن، تقویت «تابآوری شناختی» جامعه است.
نقش کتابخانهها در آموزش سواد رسانهای (Media Literacy)
آموزش سواد رسانهای به عنوان یک «مسئولیت نو» برای کتابخانههای عمومی تعریف شده و اجرای آن در چهار مسیر عملی دنبال میشود :
-
طراحی برنامههای آموزشی متناسب با گروههای سنی: سواد رسانهای یک بسته آموزشی یکدست نیست و باید بر اساس ویژگیهای هر گروه سنی بازطراحی شود. به عنوان مثال، آموزش تشخیص اخبار جعلی و پرهیز از بازنشر هیجانی برای سالمندان، و تمرکز بر اخلاق رسانهای و فکتچکینگ برای جوانان ضروری است. برای کودکان میتوان از داستان و بازی برای آموزش مفاهیم ابتدایی واقعیت و خیال بهره گرفت.
-
گسترش همکاری بیننهادی: کتابخانههای عمومی باید از انزوا خارج شده و به شبکهای از تعامل با نهادهای آموزشی و فرهنگی بپیوندند. این همکاری شامل تعامل با مدارس (مانند اردوهای یادگیری رسانهای)، دانشگاهها (برای نقد رسانه) و سازمانهای مردمنهاد (برای طراحی کمپینهای آگاهیبخش) است.
-
بهرهگیری از فناوریهای نو: فناوری ابزاری بیبدیل برای توسعه آموزش سواد رسانهای است. استفاده از بسترهای آموزش مجازی داخلی (مانند شاد یا اسکایروم) برای تولید بازیهای تعاملی، پادکستها و ویدئوهای آموزشی به کتابخانهها کمک میکند تا مخاطبان خود را بیابند.
-
توانمندسازی کتابداران در حوزه سوادهای نوین: کتابداران باید با مفاهیمی چون دیپفیک، الگوریتمهای رسانهای، حباب فیلتر، سواد داده و فکتچکینگ آشنا باشند. این امر مستلزم برگزاری دورههای تخصصی ضمنخدمت و بازتعریف نقش کتابدار به عنوان تسهیلگر یادگیری است.
سواد اطلاعاتی و تسهیم دانش
سواد اطلاعاتی و فناوریهای مرتبط، ابزارهایی هستند که نه تنها به جامعه هدف خدمات ارائه میدهند، بلکه ظرفیت داخلی سازمان را نیز تقویت میکنند.
آموزش سواد اطلاعاتی در میان کارکنان کتابخانههای عمومی، شاخصهایی نظیر تشخیص نیاز اطلاعاتی، ارزیابی کیفیت اطلاعات و استفاده مؤثر و اخلاقی را بهبود میبخشد که در نهایت منجر به تسهیم دانش (به اشتراکگذاری مؤثر اطلاعات سازمانی) میگردد.
تبدیل کتابخانهها به مراکز پژوهشمحور، با هدف شناخت کامل حرفه و نیاز کاربر، از ضروریات کارکرد اجتماعی آنها است. سواد اطلاعاتی با فرمولبندی دقیق مراحل پژوهش، مهارتهای لازم برای کسب نتیجه مطلوب را ارائه میدهد.
هدف سازمان بهزیستی از تابآوری، دستیابی به «حداقل آشفتگی در رویارویی با تنش» است.
بنابراین، آموزش سواد رسانهای توسط کتابخانهها یک مداخله پیشگیرانه در مدیریت بحران نرم اجتماعی تلقی میشود؛ زیرا با مقابله با انتشار هیجانی اخبار جعلی، مستقیماً از فضائل اجتماعی و اعتماد عمومی (که مؤلفههای حیاتی تابآوری سیستمی هستند) دفاع میکند.
به این ترتیب، کتابخانهها به خط مقدم دفاع در برابر آشفتگیهای اجتماعی ناشی از تهدیدات اطلاعاتی تبدیل میشوند.
بخش ششم: جمعبندی، چالشها و پیشنهادات راهبردی
تحلیل اسناد و برنامههای رسمی نهادهای دولتی (بهزیستی، نهاد کتابخانههای عمومی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) نشان میدهد که سیاستهای اجتماعی دولت در مسیر همگرایی و همافزایی بینبخشی برای تقویت تابآوری اجتماعی و توانمندسازی محلات قرار گرفتهاند.
خلاصهبندی نظاممند از یافتههای کلیدی
-
همگرایی مفهومی و رویکرد پویا: چارچوب سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی (به ویژه بُعد فضائل اجتماعی) کاملاً با نقش تحولیافته کتابخانههای عمومی به عنوان «کانون گفتگو و تقویت سرمایه اجتماعی» همراستاست. این همراستایی، نشاندهنده پذیرش یک مدل فعال از تابآوری است که بر انطباق، یادگیری و تحول تأکید دارد ، نه صرفاً بازگشتپذیری.
-
عملیاتیسازی از طریق همکاری: تفاهمنامه رسمی میان بهزیستی و نهاد کتابخانهها ، یک مدل موفق از تقسیم کار بین نهادهای فرهنگی (تسهیلگری و آموزش) و نهادهای اجتماعی (حمایتی و توانبخشی) را فراهم آورده است. این همکاری با تمرکز بر گروههای خاص (معلولین، آسیبدیدگان) و تولید محتوای تخصصی (راهنمای تسهیلگران محلی) به طور مستقیم در راستای طرح ملی توانمندسازی ۲۰۲۰ عمل میکند.
-
تقویت تابآوری شناختی: ادغام فعالانه آموزش سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی در کارکردهای کتابخانهها ، نشاندهنده درک ضرورت تقویت «تابآوری شناختی» جامعه در برابر تهدیدات اطلاعاتی (دیپفیک، اخبار جعلی) است که مستقیماً به کاهش آشفتگی اجتماعی کمک میکند.
چالشها و شکافهای موجود
با وجود تلاشهای نهادی برای همافزایی، اجرای کامل سیاستهای تابآوری اجتماعی با چالشهایی روبرو است:
-
شکاف در اندازهگیری اثربخشی: اگرچه تأکید زیادی بر توسعه سلامت و سرمایه اجتماعی وجود دارد ، اما در اسناد موجود، شواهدی از احصاء مستمر و دقیق آمارهای اجتماعی و فرهنگی برای سنجش میزان موفقیت این برنامههای توانمندسازی مشاهده نشد. این فقدان آمارگیریهای دقیق، مدیریت خطاها و پایش کیفیت دادهها، سنجش اثربخشی مداخلات پیچیدهای مانند طرح ۲۰۲۰ را دشوار میسازد.
-
تحدید ظرفیت سمنها: با وجود نقش حیاتی سازمانهای مردمنهاد در اجرای بخش بزرگی از برنامههای تخصصی (مانند کاهش آسیب اعتیاد) ، نحوه تعادل بین حفظ استقلال و ایفای نقش «دولتیار» و همچنین تأمین منابع مالی پایدار برای این سازمانها در شرایط اقتصادی، همچنان به عنوان یک چالش جدی باقی مانده است.
پیشنهادات راهبردی جهت حداکثرسازی تابآوری و توانمندسازی
بر اساس تحلیل سازوکارهای رسمی و شکافهای موجود، اقدامات زیر جهت تضمین حداکثرسازی تابآوری اجتماعی و اثربخشی طرحهای توانمندسازی پیشنهاد میگردد:
-
تأسیس کارگروه ارزیابی عملکرد مشترک و الزامآور: اگرچه کارگروههای مشترک میان بهزیستی و کتابخانهها در سطح استانی تشکیل شده است ، این مکانیسم باید به یک ساختار ملی برای پایش مستمر و ارزیابی کمی خروجیها تبدیل شود. هدف باید تضمین این باشد که تفاهمنامهها از سطح توافق به «تعاون و همکاری عملیاتی» در تمامی ۲۲ استان محل اجرا ارتقا یابند. این کارگروه باید مسئول مستندسازی و نشر دستاوردهای مبتنی بر پژوهش محلی باشد.
-
توسعه استانداردسازی محتوای آموزشی (سوادهای نوین): محتوای آموزش سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی باید به صورت استاندارد و تخصصی برای گروههای آسیبپذیر (جامعه هدف بهزیستی) تدوین شود و به عنوان بخش لاینفک در «راهنمای تسهیلگران محلی» گنجانده شود. این اقدام، ظرفیت تابآوری شناختی این گروهها را به صورت نظاممند ارتقا خواهد داد.
-
تقویت نقش کتابدار به عنوان پژوهشگر اجتماعی محلی: با توجه به تحول کارکردی کتابخانه و نیاز طرح توانمندسازی ۲۰۲۰ به دادههای محلی، نهاد کتابخانهها باید منابع لازم را برای توانمندسازی کتابداران در امر پژوهش محوری تخصیص دهد. کتابداران باید قادر به شناخت دقیق «نیاز کاربر» و جمعآوری دادههای دست اول برای مدیریت محلی باشند تا بتوانند به عنوان بازوی دادهسنج طرحهای اجتماعی عمل کنند.






